نگرش من
با افتخار میگویم که عاشق کارم هستم. معتقدم هر طرحی که خلق میکنم، بایستی بوی عشق و زندگی دهد.
باور دارم بسیاری از طرحهای من کاستیها و ضعفهایی دارد؛ اما همچون هر موجود زندهای در مسیر تکامل قرار دارم.باورم این است که ابزاری در دست آفرینش برای خلق بخش کوچکی از زیبایی در این جهان هستم.
هیچگاه بهدنبال کپی کردن ایده دیگران نبودهام؛ زیرا دیگر اثری از خلاقیت و حس خود را در آن نخواهم یافت.گاه در عالم خیال به عوالم دیگر سفر میکنم تا ببینم در آنجا چه خبر است.
علاقه بسیار زیادی به دیدن طراحیهای خداوند در عالم هستی و کهکشانها دارم و گاه ساعتها وقت خود را صرف دیدن تصاویر کهکشانهای جهان هستی میکنم و یا با لذت، زیبایی آفریدههای اعماق آب را به نظاره مینشینم؛ زیرا در آنها همواره آثار پر رنگ طراحی بینقص و حس غوطهور شدن در عشق آفریننده را مییابم؛ آثاری که هر انسانی را به تحسین وا میدارد.
مأموریت دارم در دورهای که در این جهان زندگی میکنم، عامل ایجاد خلق آثار متعددی باشم. ایدههایی که در ذهن من خلق شده و باید بهطور واقعی در این جهان تجلی یابد. بزرگترین ابزار من در این مسیر الهام است. الهام خط ارتباط من با جهان برتر است.
در دنیای من هیچ غیرممکنی وجود ندارد. هیچگاه زندگی را از میان یک قاب ندیدهام. در جهان من نتیجه جمع 2+3 لزوماً 5 نیست.
همواره ستایشگر معمارانی بودهام که متفاوت فکر کردهاند و در آثار خود مفهوم بدیعی از معماری را به تصویر کشیدهاند. زندگی من همواره با شکست همراه بوده و هیچگاه از مواجهه با آن نترسیدهام؛ زیرا باور دارم که هر شکست به مثابه معلمی است که میخواهد بدون مهربانی درس سختی را بهطور جدی آموزش دهد. در پس این شکستها نکات بسیار ارزندهای را آموختهام:
آموختهام هر کدام از ما در این پهنه هستی مدار منحصر بهفردی داریم و بزرگترین اکتشاف زندگی هر کدام از ما، یافتن این مدار و قرار گرفتن در آن است.
آموختهام تنها درصد کمی از مردم این جهان در مدار واقعی خود قرار دارند.
آموختهام تا هنگامی که در این مدار قرار نگرفتهایم، نمیتوانیم موفقیتهای بزرگ را در آغوش کشیم و منشأ تحول باشیم. از اینرو، عادی زندگی کردن تنها چیزی است که تجربه میکنیم.
آموختهام که رشد با درد همراه است و گاه به نسبت میزان رشد، درد جانکاهی را باید تحمل کرد.
آموختهام که همه ما برای خلق اتفاق جداگانهای به این دنیا قدم نهادهایم. موضوعی که شاید بسیاری از ما تا آخرین لحظات زندگی به آن پی نخواهیم برد.
آموختهام زمانی که از نگارش زندگی خود خسته میشویم و برای راحتی و یا کسب شهرت، پول و یا قدرت از زندگی دیگران سرمشق بر میداریم، در مسیر انحطاط قرار میگیریم.
آموختهام هیچ برخوردی اتفاقی نیست. هر آشنایی و برخوردی با دیگران، در مسیر زندگی ما تأثیرگذار است.
آموختهام گاه برای بهدست آوردن چیزهای بزرگ ابتدا باید بخشنده خوبی باشیم.
آموختهام در پس هر اتفاق بهظاهر بد، داستان خوشی نهفته است و رسیدن به آن مستلزم گذشت زمان است. آموختهام هیچ چیز ما را محدود نمیکند، مگر ترسمان و هیچ چیزی ما را زندانی نمیکند، مگر افکارمان.